📚 بیبیگلاب موهای دخترش را شانه زد، زیباترین لباسها رو بر تنش کرد و او را بههمراه «ماهپیشانو» رهسپار خانهی خالهجانمخمل در روستا کرد. در راه اتفاقات زیادی برای دختر و اسب سفیدش افتاد اما او با شجاعت به راهش ادامه داد تا اینکه...